سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری