سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری