تو را کشتند آنها که کلامت را نفهمیدند
خودت سیرابشان کردی مرامت را نفهمیدند
كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
فتنه اینبار هم از شام به راه افتادهست
کفر در هیئت اسلام به راه افتادهست
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
ندیدم چون محبتهای مادر
فدای شأن بیهمتای مادر