تو را کشتند آنها که کلامت را نفهمیدند
خودت سیرابشان کردی مرامت را نفهمیدند
گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
اگر چه خانه پر از عکس و نام و نامۀ توست
غریب شهری و زخمت شناسنامۀ توست
ندیدم چون محبتهای مادر
فدای شأن بیهمتای مادر