دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
بیا که شیشه قسم میدهد به عهد کهن
که توبه بشکن، اینبار هم به گردن من
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران