تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست
هر جا تو باشی اسم بابایت علی آنجاست
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز