این عطر دلانگیز که از راه رسیده
بخشیده طراوات به دل و نور به دیده
گفتند از صلح، گفتند جنگ افتخاری ندارد
گفتند این نسلِ تردید با جنگ کاری ندارد
در عشق، رواست جاننثاری کردن
حق را باید، همیشه یاری کردن
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند