خونت سبب وحدت و آگاهی شد
این خون جریان ساخت، جهان راهی شد
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد