صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم