وقتی که زمین هنوز از خون دریاست
در غزه، یمن، هرات... آتش برپاست
فیض بزم حق، همیشه حاضر و آماده نیست
ره به این محفل ندارد، هر که مست باده نیست
زخم من کهنه زخم تو تازه
زخمی پنجههای بیرحمیم
دیدم به خواب آن آشنا دارد میآید
دیدم كه بر دردم دوا، دارد میآید