تماشا کن تکان شانهها را
حکایت کن غم پروانهها را
آوای نسیم و باد و باران
آهنگ قشنگ آبشاران
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد
محفل اشک برای تو فراهم باشد
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
در سینه اگرچه التهابی داری
برخیز برو! که بخت نابی داری
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند