تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود