سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود