هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
مصحف نوری و در واژه و معنا تازه
وحی آیات تو هر لحظه و هرجا تازه
با خودش میبرد این قافله را سر به کجاها
و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود