وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
مادر موسی، چو موسی را به نیل
در فکند، از گفتۀ ربَّ جلیل
گه احرام، روز عید قربان
سخن میگفت با خود کعبه، زینسان
هرکه با پاکدلان، صبح و مسایی دارد
دلش از پرتو اسرار، صفایی دارد
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
پیرمردی، مفلس و برگشتهبخت
روزگاری داشت ناهموار و سخت
ای که عمریست راه پیمایی
به سوی دیده هم ز دل راهیست
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد