گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست