ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
معشوق علیاکبری میطلبد
گاهی بدن و گاه سری میطلبد
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد