عارف وسط خطابۀ توحیدش
زاهد بعد از نماز پرتردیدش
نه از جرم و عقاب خود میترسم
نه از کمیِ ثواب خود میترسم
نه از سر درد، سینه را چاک زدیم
نه با دل خود، سری به افلاک زدیم
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
بیخواب پی همنفسی میگردد
بیتاب پی دادرسی میگردد