شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
یکباره میان راه پایش لرزید
مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید
تا گلو گریه کند، بُغض فراهم شده است
چشمها بس که مُطَهَّر شده، زمزم شده است
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند