وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
زخمی شکفته، حنجرهای شعلهور شدهست
داغ قدیمی من از آن تازهتر شدهست
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
برخیز اگر اهل غم و دردی تو
باید که به اصل خویش برگردی تو