بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
مادر موسی، چو موسی را به نیل
در فکند، از گفتۀ ربَّ جلیل
گه احرام، روز عید قربان
سخن میگفت با خود کعبه، زینسان
هرکه با پاکدلان، صبح و مسایی دارد
دلش از پرتو اسرار، صفایی دارد
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
پیرمردی، مفلس و برگشتهبخت
روزگاری داشت ناهموار و سخت
ای که عمریست راه پیمایی
به سوی دیده هم ز دل راهیست