تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
گر بر سر نفس خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم