گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما