علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما