سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما