زخم ارثیست که در سینۀ ایرانیهاست
کشورم پر شده از داغ سلیمانیهاست
مثل پرندهای که بیبال و پر بماند
فرزند رفته باشد اما پدر بماند
بر مزاری نشست و پیدا شد
حس پنهان مادر و فرزند
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
دوباره شهر پر از شور و شوق و شیداییست
دوباره حال همه عاشقان تماشاییست
حضرتِ عباسی آمد شعر، دستانش طلاست
چشم شیطان کور! حالم امشب از آن حالهاست!