صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟
به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود