ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
ای دل به مهر داده به حق! دل، سرای تو
وی جان به عدل کرده فدا! جان، فدای تو