چگونه جمع کند پارههای جانش را؟
به خیمهها برساند تن جوانش را
چه آتشیست که در حرف حرف آب نشسته
که روضه خوانده که بر گونهها گلاب نشسته؟
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت