قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت