باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها