صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه