این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت