سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین