ما به سوی چشمه از این خشکسالی میرویم
با گلوی تشنه و با مشک خالی میرویم
تاریخ عاشورا به خون تحریر خواهد شد
فردا قلمها تیغۀ شمشیر خواهد شد
دقیقههای پر از التهاب دفتر بود
و شاعری که در اندوه خود شناور بود
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين
هیچ کس تا ابد نمیفهمد
شب آن زن چگونه سر شده بود