رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود