چیست این چیست که از دشت جنون میجوشد؟
گل به گل، از ردِ این قافله خون میجوشد
دلم امسال سامرّایی است و عید غمگین است
میان سفره «سامرّا» نماد هفتمین سین است
داستانهایی که از شام خراب آوردهام
عالمی از صبر خود در اضطراب آوردهام
نفسی به خون جگر زدم، که لبی به مرثیه وا کنم
به ضریحِ گمشده سر نهم، شبِ خویش وقف دعا کنم
مرد آزاده حسین است که بود این هدفش
که شود کشته ولی زنده بماند شرفش