سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
قد قامت تو کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد