خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
صبوری به پای تو سر میگذارد
غمت داغها بر جگر میگذارد
وقتی سکوت سبز تو تفسیر میشود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر میشود