پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود