فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد
خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد
چهل غروب جهان خون گریست در غم رویت
چهل غروب، عطش سوخت، شرمسار گلویت
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
جهان نبود و تو بودی نشانۀ خلقت
همای اوج سعادت به شانۀ خلقت
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را
مرور میکنم امشب غم تمام جهان را
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف
سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف
دنیاست در تلاطم و طوفان کران کران
خشم و خشونت و غم کشتار بیامان