با داغ مادرش غم دختر شروع شد
او هرچه درد دید، از آن «در» شروع شد
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست
یعنی پس از علی، علیاکبرتر از تو نیست
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست