ما بهر ولای تو خریدیم بلا را
یک لحظه کشیدیم به آتش یمِ «لا» را
کوفه میدان نبرد و سرِ نی سنگر توست
علمِ نصرِ خدا تا صف محشر، سر توست
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است