الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود