شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود