این صورت سپید، به سرخی اگر رسید
کارم ز اشک با تو به خونِ جگر رسید
شکر خدا دعای سحرها گرفته است
دست مرا کرامت آقا گرفته است
ستاره بود و شفق بود و فصل ماتم بود
بساط گریه برای دلم فراهم بود
امشب شهادتنامۀ عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
سر به دریای غمها فرو میکنم
گوهر خویش را جستجو میکنم
وقتی که با عشق و عطش یاد خدا کردی
احرام حج بستی و عزم کربلا کردی