آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
رسیدی و پر و بال فرشتهها وا شد
شب از کرانۀ هستی گذشت و فردا شد
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست