ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر، برایت بلکه از سر بهتر آوردم
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام