شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

الهی بهر قربانی

الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر، برایت بلکه از سر بهتر آوردم

پی ابقایِ قَد قامَت، به ظهر روز عاشورا
برای گفتن اللّه‌اکبر، اکبر آوردم...

علی را در غدیر خم، نبی بگرفت روی دست
ولی من روی دست خود، علی اصغر آوردم

اگر با کشتن من دین تو جاوید می‌گردد
برای خنجر شمر ستمگر، حنجر آوردم

برای آن‌که قرآنت نگردد پایمال خصم
برای سُمّ مرکب‌ها، خدایا پیکر آوردم

علی، انگشتر خود را به سائل داد اما من
برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم...

من «ژولیده» می‌گویم، حسین‌بن‌علی گفتا:
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم