خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
پیشانیات
از میان دیوار میدرخشد
به گونۀ ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است